برندسازی با هوش مصنوعی و مشکلات آن

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه فناوری:

درک نادرست انسان از هوش مصنوعی و تجربه‌ی ناکافی وی در فعالیت‌های این حوزه، ازجمله برندسازی، یکی از مشکلات این فناوری محسوب می‌شود.

 

 

هوش مصنوعی یکی از نوآوری‌­های جدید و مهم بشر است. این فناوری نوظهور قابلیت‌هایی دارد که قطعا مانند آن را ندیده­‌اید. برخی از قابلیت‌های هوش مصنوعی عبارت است از: ترجمه‌ی خودکار و گفت‌وگو با زبان اشاره، کنترل رسانه­‌ها، جست‌وجو در اینترنت، فیلترکردن رسانه­‌های اجتماعی، تشخیص پزشکی، امور مربوط‌به حمل‌‌ونقل و تبلیغات هدفمند. به‌احتمال زیاد، تمامی جنبه‌­های انسانی و صنایع مختلف در آینده تحت‌تأثیر هوش مصنوعی قرار خواهند گرفت. این تأثیرات می‌­تواند مثبت یا منفی در نظر گرفته شود. مصرف­‌کنندگان روش­‌هایی برای تشخیص میزان و چگونگی استفاده از هوش مصنوعی در امور مختلف دارند. باوجوداین، اگر هوش مصنوعی در فرایند ایجاد برند به‌کار رفته باشد، تشخیص این موضوع برای مصرف­‌کنندگان ساده نخواهد بود.

اگر هوش مصنوعی به یکی از جنبه­‌های معنی­‌دار جامعه تبدیل شود، مصرف­‌کنندگان ارزش فعالیت‌­ها و تأثیرات هوش مصنوعی را باید تشخیص دهند و درک کنند. همچنین، چگونگی تأثیرات هوش مصنوعی بر آن امور باید به‌واضح بیان شود.

برندسازی هوش مصنوعی

پرسش ابتدایی در ذهن شما ممکن است این باشد: «چرا اساسا هوش مصنوعی باید برندسازی کند؟» اگر قرار است هوش مصنوعی به‌عنوان ابزاری در پس‌زمینه‌ی زندگی ما عمل کند؛ بنابراین، چه نیازی به اعلام وجود آن است؟ چرا باید چنین اطلاعاتی به مصرف­‌کننده داده شود؟

 

 

خلق برند همواره عامل اصلی و محور ساخت فرایند غیرشخصی صنعتی و فناوری و سازمانی مرتبط با افراد بوده است؛ به‌ویژه در مواقعی که عملکرد میان شرکت­‌ها ازنظر تولید محصولات و ارائه‌ی خدمات با رقبایشان به میزان کمی متفاوت است. برندها چهره­‌های انسانی هر صنعت و نیز سازوکار اولیه‌ی کسب­‌وکارها برای ایجاد ظاهری متفاوت و بی­‌همتا در نظر مصرف‌کنندگان هستند.

هر برند موفقی خود را به‌واسطه‌ی علائم بصری ازقبیل لوگوها، فونت­‌ها، رنگ­‌ها و… به دیگر افراد معرفی می­‌کند. هر برند با ایجاد تجربه‌ی متفاوت درمقایسه‌با سایر برندها محصول یا خدمت ارائه‌شده‌اش را برای مخاطب ملموس و فهم‌پذیر می­‌کنند. نرمی کفش، صدای موتور، نحوه‌ی بسته‌شدن در، رنگ پوشش قرص، مکانیزم ورود به سیستم، تراشه پنهان در کامپیوتر، جنس ژاکت، صدای هشدار مخصوص و هزاران نمونه‌ی دیگر، همگی می‌­توانند عناصر معنی­‌دار تجربه‌ی مرتبط با برند (علامت تجاری) باشند.

طراحی درک‌ناپذیر

مانع اصلی برندسازی به‌وسیله‌ی هوش مصنوعی این است که به‌گونه‌­ای مهندسی‌شده که برای انسان درک‌ناپذیر است. هوش مصنوعی در بسیاری از مواقع، به‌منظور از‌بین‌بردن ناسازگاری و کاهش آگاهی افراد با فناوری به‌کار برده می‌­شود. برخلاف سایر عناصر برند مانند رنگ­‌ها، آرم­‌ها، متن­‌ها، صداها و سبک­‌های عکاسی، هوش مصنوعی زمانی در برندسازی موفق است که کاملا برای انسان درک‌ناپذیر باشد.

تصور کنید برای صرف شام به رستوران مجللی می‌­روید. پیش‌خدمت کنار میز شما می‌آید و توضیحاتی درباره‌ی غذاهای مختلف و طعم­ و عطرها آن‌ها به شما ارائه می‌­دهد. اکنون تصور کنید پیش‌خدمت مثال ما به هوش مصنوعی تبدیل شود. این هوش مصنوعی چه تجربه‌­ای از طعم یا عطر غذا دارد که به شما ارائه کند؟

شغل پیش‌خدمت انسانی این است که درک کند، تجربه کند، آموزش ببیند و الهام‌بخش مشتریان رستوران باشد. تجربه‌ی شام با هوش انسانی پیش‌خدمت تمام آن چیزی است که هوش مصنوعی ندارد. به‌عبارتِ‌دیگر، تجربه‌ی انسانی درک‌پذیر شخصی و آهسته است.

چندی پیش نتفلیکس جشنی بزرگی به ‌دلیل ساخت موتور جست‌وجوی مبتنی بر هوش مصنوعی برگزار کرد که تخمین زده می­‌شود هزینه‌­ای یک میلیارد دلاری برای این مجموعه قدرتمند به‌همراه داشته است. بااین‌حال، این موتور جست‌وجو برای ما درک‌ناپذیر و ناتوان از برقراری تعامل مناسب با کاربران است. هر برنامه‌­ای که در صفح‌ نمایش نتفلیکس می‌بینید، همان است که هوش مصنوعی برای شما تدارک دیده است.

 

درباره‌ی نتفلیکس، هوش مصنوعی موفق شده افراد را به محتوای مربوط‌به آن‌ها هدایت کند. این همان دلیلی است که مردم برای خدمات دریافتی‌شان حاضرند هزینه پرداخت کنند. با وجود درنظرگرفتن رابط کاربری آن‌که به بخش ضروری محصول تبدیل شده، به‌احتمال زیاد هیچ‌کس در آینده به خرید اشتراک نتفلیکس علاقه­‌مند نخواهد بود؛ چراکه افراد از سروکله‌زدن با رابط کاربری لذت می‌بردند. هوش مصنوعی نتفلیکس باارزش، اما درک‌ناپذیر است. اگر در زمان تماشای برنامه­‌های نتفلیکس، فردی (همان هوش مصنوعی) ارتباط شما را قطع کند، شاید نیازمند دستیار صوتی هوشمند مایکروسافت شوید.

نباید فکر کرد تمامی برنامه­‌های مبتنی بر هوش مصنوعی مانند هوش مصنوعی نتفلیکس درک‌ناپذیرند. روشی که هوش مصنوعی نتفلیکس ازطریق آن تجربه‌ی افراد را شکل می‌­دهد، به‌طور شگفت­‌انگیزی نامعمول است. این هوش مصنوعی به‌صورت درک‌نشدنی طراحی شده است؛ چراکه اکثر افراد از تماشای محتوای نامرتبط نمایش‌داده‌شده‌ی هوش مصنوعی نتفلیکس لذت می‌­برند. اگرچه هوش مصنوعی تبدیل به بخش جدایی‌‌ناپذیری از نتفلیکس شده؛ اما برای تماشای تلویزیون و فیلم ضروری نیست.

درمقابل نتفلیکس باید به الگوریتم مبتنی بر هوش مصنوعی یوتیوب اشاره کنیم که افراد را در کشف محتوای دلخواهشان راهنمایی می‌کند. بنابراین، می‌­توان گفت هوش مصنوعی یوتیوب را ما انسان‌ها می‌توانیم درک و تجربه کنیم. به‌همین‌دلیل محتوای موجود در یوتیوب ممکن است هرچیزی باشد؛ اما در شبکه‌­ای مانند HBO، نوع برنامه کاملا از پیش برنامه­‌ریزی و کنترل شده است.