آشنایی با عکاسی خیابانی
سیمون کینگ، عکاس لندنی، تجربیات خود در کارگاههای آموزشی عکاسی خیابانی را بهاشتراک گذاشته است.
سیمون کینگ، یکی از عکاسان خبری لندن، درحالحاضر روی مستندی طولانی و چند پروژهی عکاسی خیابانی متمرکز است. او در شهر لندن کارگاههای عکاسی متعددی برگزار میکند. آموزشهای او اغلب بر مستندسازی رفتار و احساسات انسانی متمرکز است تا تکنیکهای جدیدی مثل معماری نور و ترکیببندیهای پیچیده.
هنرجویان او افرادی گوناگون با خصوصیات مختلف و گاهی منحصربهفرد هستند که چالشهای جذابی برای کینگ محسوب میشوند. در این مقاله، او از تجربیات خود در تدریس عکاسی خیابانی میگوید.
۱. حرکت آهسته
یکی از آموزشهای رایج سیمون کینگ حرکت آهسته است. توصیهی او این است که هنرجویان نهتنها در راهرفتن، بلکه در کار با ابزار و دوربین هم آهسته حرکت کنند. مدت کارگاههای آموزشی کینگ سه روز است که بیشترین بخش آن به عکاسی در فضای باز مرتبط است. بسیاری از هنرجویان میترسند یک لحظه را از دست بدهند یا نتوانند بهاندازهی کافی سریع عمل کنند.
بهاعتقاد کینگ، هر کاری در عکاسی حاصل قضاوت و انتخاب بین موقعیتها یا شخصیتها یا تنظیمات مختلف دوربین است. صرفنظر از اینکه عکاس حرفهای باشید یا مبتدی، همیشه عکس بهتری وجود دارد که موفق نشدهاید آن را ثبت کنید؛ پس، عجله نکنید؛ زیرا حرکت آهسته همیشه بهسود شما خواهد بود. تکلیفها و تمرینهای کینگ در این دوره، فراتر از روشی مشخص هستند و هنرجویان پس از پایان دوره، سبکهای مختلف عکاسی را تمرین میکنند.
۲. عکاسی خیابانی برای هر شخص معنای متفاوتی دارد
تعریف عکاسی خیابانی یا هدف عکاس، بسیار مهم است. بعضی افراد صرفا بهدنبال نزدیکشدن به مردم و ثبت پرترههای خیابانی هستند؛ درحالیکه برخی دیگر بیشتر به اشیای بیجان و بیشتر به دنیای پسزمینه علاقه دارند تا فعالیتها و حرکت سوژههای جاندار. اگرچه روشهای عکاسی گاهی اوقات مشابه یکدیگر هستند، استفاده از روشهای مختلف براساس موقعیت، اهمیت زیادی دارد. کینگ میگوید:
در جایگاه مربی، بهخاطرسپردن خواستهی تمام هنرجویان و کمک به آنها در حوزههای دلخواه کار دشواری است.
۳. هر شخصی سبک متفاوتی دارد؛ اما این همیشه مزیت نیست
دیدگاه هر شخص به پدیدههای اطراف براساس رسانههای مصرفی، عکسهای دیدهشده در گذشته، دیدگاه سیاسی، آموزش و بسیاری از موارد دیگر شکل میگیرد. بدینترتیب، افراد از مجموعهایدهای برخوردار هستند که براساس شرایط انسانی شکل میگیرند. سیمون کینگ میگوید:
وظیفهی من بهعنوان معلم این است که انواع روشهای دیدن را به هنرجویان آموزش دهم.
سیمون کینگ در کلاسش هنرجویی داشت که بهشدت به طبیعت بیجان علاقهمند بود و پس از مرور اولین مجموعه تکالیف، وی متوجه ذهنیت هنرجو به هنرهای زیبا و طبیعت بیجان شد. این هنرجو بهدنبال بهبود عکاسی خود از سوژههای جاندار و انسانی بود؛ اما عکسهای او اینطور نشان نمیدادند.
کینگ به این هنرجو توصیه کرد برای دستیابی به نتیجهی متفاوت باید از روش متفاوتی استفاده کند؛ بنابراین، هنرجو در ادامهی دوره، دوربین کانن خود را کنار گذاشت و به عکاسی با گوشی آیفون ادامه داد. بازهم عکسهای او حس زیباشناسی طبیعت بیجان را القا میکرد؛ اما اینبار توانست زندگی واقعی را بیشتر در آثار خود منعکس کند.
۴. موانع ذهنی و تکنیکی
یادگیری نکات فنی و تکنیکی دوربین کار دشواری نیست. برای کسب مهارت در اصول اولیهی نورپردازی و فوکوس، تنها چند هفته زمان لازم است و برای عکاسی خیابانی تنظیمات AV یا اولویت دیافراگم (aperture priority) یا تنظیمات کاملا خودکار توصیه میشود. با این کار، بیشترِ تمرکز روی صحنه قرار میگیرد تا ابزار و تنظیمات.
موانع ذهنی شامل غلبه بر ترسهای درونی یا محدودیتها یا حتی موانع اخلاقی هستند که مانع از «عکاسی کاندیدا» یا حتی کسب اجازه برای ثبت پرتره میشوند. غلبه بر این ترسها کمی دشوارتر از موانع تکنیکی است. عکاسی کاندیدا سبکی از عکاسی است که بدون اطلاع سوژه و ناگهانی انجام میشود. تکنیکهای متعددی برای ثبت عکس کاندیدا وجود دارد. دورهی آموزشی عکاسی کاندیدا، مانند جلسهی درمانی غلبه بر ترس است و بهعقیدهی کینگ، هنرجویان تا پایان روز دوم میتوانند بر این ترسها غلبه کنند.
تمام تصاویر این مقاله را هنرجویانی ثبت کردهاند که دربارهی عکاسی خیابانی دچار سوءبرداشت و سوءتفاهم شده بودند و از نزدیکشدن به افراد میترسیدند. سیمون کینگ میگوید:
برای من بهعنوان معلم، دیدن هنرجویان درحالیکه با ذهنیتی باز و دوستانه به مردم نزدیک میشوند، تجربهای فوقالعاده بود.
۵. شما فقط میتوانید خود را کنترل کنید
یکی از درسهای مهمی که میتوان از عکاسی خیابانی گرفت، این است که تنها میتوانید حرکات خود را کنترل کنید. ترکیببندی به محل ایستادن شما بستگی دارد. باید دنبال موقعیت مناسبی باشید و سپس، زاویهی دوربین خود را تنظیم کنید. سعی کنید بیش از یک عکس از هر صحنه بگیرید و از هر نقطهی دردسترسی ترکیببندی خود را تنظیم کنید. گاهی اوقات، تنها چند میلیمتر اختلاف، تأثیر زیادی بر کیفیت عکس میگذارد.
۶. جمعیت زیاد
یکی از کارهای دشوار، کنترل گروه و حفظ یکپارچگی صحنه است. کینگ دراینباره میگوید:
معمولا وقتی روی پروژهی خود کار میکنم، فقط با شخص دیگری به عکاسی میروم. در عکاسی گروهی هم با گروه کوچک چهارنفره کار میکنم؛ زیرا میتوانم آن را به دو گروه دونفره با دو مربی تبدیل کنم.
تفاوت بزرگی بین کار با دو نفر و کار با سه نفر وجود دارد؛ زیرا در عکاسی خیابانی سهنفره، سوژههای متحرک معمولا به سه لنز واکنش نشان میدهند. بههمیندلیل، کینگ همیشه سعی میکند چند قدم از هنرجویانش فاصله داشته باشد تا این تأثیر را بهحداقل برساند.
۷. عکاسان ازجمله بدترین مربیان عکاسی هستند
سیمون کینگ براساس تجربهها و فعالیتهای فردیاش با هنرجویان بحث میکند و به آنها تکلیف میدهد و از نمودار یا مثال استفاده نمیکند. کینگ تاریخچهی عکاسی را تدریس نمیکند و علاقهای هم به نمایش آثارش به هنرجویان ندارد. بهعقیدهی او بهتر است هنرجویان با کسب تجربه یاد بگیرند. نشاندادن عکسهای مربی یا عکاسان حرفهای به هنرجو باعث میشود ناخودآگاه از آن عکس کپی کند. هنرجویان حتی با دیدن آثار همکلاسیهای خود نیز ناخودآگاه از آنها تقلید میکنند.
معمولا با دیدن عکس نمیتوان به روش عکاسی پی برد؛ مگر آنکه از روند و داستان عکاس برای ثبت عکس آگاه باشید. هنرجویان با دیدن مجموعهای از آثار بیشتر گیج میشوند و هیچ دیدگاهی دربارهی روش عکاسی یا نکات تکنیکی آن ندارند.
۸. هر تکنیک را حداقل یکمرتبه امتحان کنید
ممکن است تکنیکی متناسب با سبک عکاسی شما نباشد. بااینحال، حتی اگر روشی از دیدگاهتان مناسب نبود، شناخت آن ضرری ندارد و درصورت ضرورت، میتوان از آن استفاده کرد. همچنین، میتوان با ترکیب روشهای مختلف به روش دلخواه رسید. سیمون کینگ در کارگاه چندروزهی خود مباحثی مثل عکاسی بدون نگاهکردن به ویوفایندر (Shooting from Hip)، فریمبندی و فوکوس ناحیهای، پنینگ (عکاسی از سوژههای متحرک)، نورپردازی برای وضعیتهای مختلف و سبک لوموگرافی را آموزش میدهد. لوموگرافی سبکی از عکاسی با الهام از دوربینهای لومو (نوعی دوربین اتریشی) است. کینگ میگوید:
تمام روشها برای تمام هنرجویان نتیجهبخش نیستند؛ اما لذتبخش است وقتی میبینم هنرجویی بدون پرسیدن از من به سبک متناسبی دست پیدا میکند.
۹. اگر تاکنون ناامید نشدهاید، به این معنی است که چیزی یاد نگرفتهاید
عکاسی خیابانی یکی از ژانرهای خستهکننده و ناامیدکنندهی عکاسی است و هیچچیز در آن تضمینشده نیست. بهسختی میتوانید پیشرفت خود را شاهد باشید و همیشه با دیدن آثار دیگران، به کار خود حس نارضایتی دارید. بسیاری از هنرجویان میتوانند مقصد دلخواه خود را تشخیص دهند؛ اما مسیر برایشان واضح نیست. به چشم خود یاد دهید متفاوتدیدن به زمان نیاز دارد و این فرایند با اجبار بهدست نمیآید.
بهگفتهی کینگ، بسیاری از هنرجویان بهدلیل تشخیصندادن خواستههای مربی، مثل نورپردازی صحیح یا پیداکردن سوژه یا بسیاری از موارد دیگر، بهسرعت ناامید میشوند؛ اما تا زمانیکه ناامید نشوید، چیزی یاد نمیگیرید. ناامیدی بهمعنی رسیدن به مانعی درونی است؛ پس، سعی کنید از این مانع عبور کنید. پس از سختکوشی و تمرین، جنبهی دیگری از عکاسی را خواهید دید. بهندرت این ناامیدی بهطور کامل از بین میرود؛ اما ناامیدی اندک بهجای خارجکردن شما از مسیر، انگیزهی ادامهی راه را فراهم میکند.
۱۰. عکسها اهمیتی ندارند، نگرش شما مهم است
بدیهی است با گذراندن یک دورهی کوتاه عکاسی خیابانی نمیتوان به سابقهای عالی رسید. اگرچه سختکوشی برای ثبت عکس دلخواه کار ارزشمندی است؛ اما مهمتر از آن، باید از تجربهی خود برای یادگیری و رشد بهعنوان شخصی هنرمند استفاده کنید. حتی اگر متوجه شوید برای عکاسی خیابانی ساخته نشدهاید، حداقل مزیت این کار برقراری ارتباط با غریبهها و بررسی نور و تعامل با دنیای اطراف است.
حس عکاسی با گروهی از هنرمندانِ مثبت و پرانرژی و همفکر برای ادامهی این راه و پیشرفت در آن کافی است. درضمن، میتوانید آلبومی از بهترین عکسهای خود بسازید که مستند زندگی مردم هستند. این عکسها صرفا عکس نیستند؛ بلکه نگرش شما به دنیای اطراف را نشان میدهند.
۱۱. دروننگری کار دشواری است؛ اما لازم است
سیمون کینگ میگوید:
من فرد دروننگری هستم؛ بههمیندلیل، زیاد مینویسم. هنرجویان خود را به تفکر در طول فرایند عکاسی و ویرایش و انتقاد از کارهای خود و دیگران تشویق میکنم تا بهتر بتوانند به عملکرد خود پی ببرند.
پیشرفت فردی از تجربیات قبلی بهدست میآید؛ بنابراین، کینگ روز آخر کارگاه آموزشی را برای ویرایش و نمایش و انتقاد از کارها در نظر گرفته تا بدینترتیب به پرورش شخصیت هنرجویانش کمک کند. هنرجویان در انتقاد از کارهای یکدیگر راحتتر هستند.
بهاعتقاد کینگ، به مهارت انتقاد صحیح کمتر توجه شده و عکاسان از بازخوردهای واقعی بسیار بیشتر از لایکهای شبکههای اجتماعی سود میبرند. این بخش از کار همیشه جذاب است؛ زیرا هنرجویانی که که قبلا از خود نامطمئن بودند، سعی میکنند از کار خود دفاع یا کار دیگران را توصیف کنند و در این ارتباط و تعامل، پیشرفت خود را احساس میکنند.
۱۲. «من» جایگاهی در کلاس درس ندارد
کینگ میگوید:
من خود را آدم خودخواهی نمیدانم؛ ولی در مقام هنرمند و مربی، بهسختی میتوان در کار، ادعای مهارت را از بین برد.
این ادعا زمانی تشدید میشود که هنرجویان بخشی از کار را به او نمایش میدهند و او بهدنبال دریافت اطلاعاتی دربارهی روش عکاسی و صحبت دربارهی فرایند آن است. کینگ برای اینکه به هنرجویان ثابت کند رقابتی بین آنها وجود ندارد، سعی میکند دربرابر تمام ابعاد کار عملکرد انعطافپذیری داشته باشد و هنرجویان خود را هم به این کار تشویق میکند. درنهایت، فرایند عکاسی به فرایند یادگیری و همکاری تبدیل میشود تا ادعای برتری معلم به هنرجویانش.
همه میتوانند ازطریق یوتیوب یا مقالهها یا کتابها ابعاد مختلف عکاسی را یاد بگیرند؛ اما نکتهی مهم این است که حس راحتی و امنیت نهتنها با تمرین عکاسی خیابانی، بلکه با اشتراکگذاری کارها و شناخت خود و اطرافیان حاصل میشود.