بیتکوین سرمایهگذاری نیست؛ آن رابازی ببینید
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه فناوری:
بیتکوین بیش از آنکه سرمایهگذاری باشد، ظاهری شبیه به بازی و بختآزمایی دارد. برخی اعتقاد دارند باید با همین نگاه به اکوسیستم آن وارد شد.
هیچکس در بختآزمایی سرمایهگذاری نمیکند. همه، آن را به چشم بازی میبینند. برای بیت کوین هم میتوان همین نظریه را داشت و بهجای درگیر شدن بیش از حد، با آن بازی کرد. در تاریخ ۸ دسامبر سال ۲۰۱۷، چند روز پس از آنکه بیتکوین برای اولینبار از مرز ۱۰ هزار دلار رد شد، مدیرعامل کوینبیس، برایان آرمسترانگ در پستی وبلاگی از مشتریان خواست که با دقت و مسئولیتپذیری سرمایهگذاری کنند. یک هفته پس از آن، قیمت بیتکوین به نزدیکی ۲۰ هزار دلار رسید و از آن زمان، سقوطی طولانی را تجربه کرد.
با کمی دقت در پست آرمسترانگ، میتوان زمانبندی آن را حسابشده دانست. اگر افراد به نصیحت او گوش داده بودند، دقت بیشتری در کارهای خود لحاظ میکردند. آنها در صورت تصمیمگیری عاقلانه، شاید حجم خریدهای خود را کاهش میدادند یا بهصورت کامل از بازار خارج میشدند. امروزه، درشبکههای اجتماعی متعدد و خصوصا انجمن ردیت، با داستانهای زیاد از افرادی روبهرو هستیم که سرمایهگذاریهای هنگفت را در ماههای نزدیک به دسامبر ۲۰۱۷ انجام دادند. اکثر آنها شکستهای بزرگی را تجربه کردند. در یکی از آن داستانها که در نیویورک تایمز هم چاپ شد، یک معلم کرهای ۴۵ ساله، نزدیک به ۹۰ هزار دلار پول قرض کرد تا بیتکوین بخرد و اکثر آن را نیز از دست داد.
پس از مرور داستانهای شکست، مجددا به پست آرمسترانگ میرسیم. شاید او نباید از اصطلاح سرمایهگذاری برای بیتکوین استفاده میکرد. اکثر افراد در بیتکوین سرمایهگذاری نمیکنند و بیشتر، آن را بازی میدانند. استفاده از کلمهی صحیح برای توضیح ارتباط اکثر افراد با بیتکوین، راهی کاربردی است تا بازیگران جدید را با آنچه انتظارشان را میکشد، آشنا کنیم. درواقع، آنها با دانستن ماهیت ارتباط، میتوانند انتظارات معقولانهتری پس از ورود به بازی بیتکوین داشته باشند.
پس از مرور داستانهای شکست، مجددا به پست آرمسترانگ میرسیم. شاید او نباید از اصطلاح سرمایهگذاری برای بیتکوین استفاده میکرد. اکثر افراد در بیتکوین سرمایهگذاری نمیکنند و بیشتر، آن را بازی میدانند. استفاده از کلمهی صحیح برای توضیح ارتباط اکثر افراد با بیتکوین، راهی کاربردی است تا بازیگران جدید را با آنچه انتظارشان را میکشد، آشنا کنیم. درواقع، آنها با دانستن ماهیت ارتباط، میتوانند انتظارات معقولانهتری پس از ورود به بازی بیتکوین داشته باشند.
با نگاهی کلی به بازیهای مجموع-صفر، آنها را با سرمایهگذاریهای برد-برد مانند سهام یا اوراق قرضه مقایسه کنید. در موضوع سهام، مشارکت هر سهامدار برای پشتیبانی نیازهای مالی شرکت مورد نظر استفاده میشود. در ادامه، مجموع فرایندهای ماشینی، نیروی انسانی و مالکیت معنوی شرکت با هم ترکیب میشوند تا محصول بسازند. فروش محصولات نیز مرحلهی آخر خواهد بود که بازگشت را به همراه دارد. بهبیان دیگر، تا زمانیکه مدیران شرکت، سرمایهی دریافتشده را بهصورت عاقلانه مصرف کنند، شرکت میتواند پولی بیش از سرمایهی دریافتشده از سهامداران را به آنها بازگرداند.
رویکردی که در سهام و اوراق قرضه گفته شد، در بازیهای مجموع-صفر وجود ندارد. بهعنوان مثال، در بازیهای قمار کارتی، اگر ۵ بازیکن هر کدام ۱۰۰۰ دلار به بازی وارد کنند، امکان ندارد که برنده بیش از ۵ هزار دلار پول با خود ببرد. بهبیاندیگر، بازی مجموع-صفر نمیتواند بیش از ورودی خود، سرمایه تولید کند. بیتکوین نیز همین شرایط را دارد. مثلا تنها راهی که فردی در خرید و فروش بیتکوین احساس پیروزی کند، آن است که فردی دیگر با قیمتی بیش از قیمت کنونی، بیتکوینهای او را بخرد. درنهایت، بازیگران اکوسیستم بیتکوین (و شاید همهی رمزارزها) برخلاف سرمایهگذاران سهام، وارد کسبوکار تولیدکنندهی ارزش نشدهاند. تنها راه کسب سود یا خروج موفقیتآمیز آنها، ورود فردی جدید به بازی است.
تفاوت بیتکوین با دیگر بازیهای مجموع-صفر، در نحوهی تقسیم کردن سرمایههای ورودی آن است. قمارهای کارتی، جایزه را به فردی میدهند که بهترین دستهی کارت را داشته باشد. جایزهی بختآزمایی، به فردی میرسد که عدد صحیح را انتخاب کند. در موضوع بیتکوین، مجموع جایزهی موجود بسته به زمان ورود به بازی تقسیم میشود. درواقع بازیکنان قدیمی از سرمایهی بازیکنان جدید سود میبرند.
مکانیزم توزیع بیتکوین، تنها ویژگی منحصربهفرد آن نیست. ارز پیشگام دنیای رمزارزها را میتوان قماری دانست که بهجای اجرا در قمارخانههای لاسوگاس، بهعنوان یک بازی توزیعشدهی آنلاین فعالیت میکند. درنتیجه، مقامات قانونی نمیتوانند در صورت تقلب به آن وارد شوند و بازی را تعطیل کنند. بهعلاوه، اپراتور سیستمی نیز وجود ندارد که بازیکنی را از ورود منع کند. درنهایت، بیتکوین توسط کدی متنباز مدیریت میشود که احتمال خطا در توزیع جوایز را کاهش میدهد. کد بیتکوین برای همه قابل مشاهده است و افراد میتوانند قوانین آن و نحوهی اجرا را بررسی کنند. میتوان آن را با روند بختآزمایی مقایسه کرد که هیچ اطلاعاتی به شرکتکنندهها نمیدهد.
هدف از اینکه بیتکوین را بهجای سرمایهگذاری، بازی بنامیم، محکوم کردن آن نیست. بازیهای مبتنی بر اقتصاد هم ارزش مالی ایجاد میکنند. حتی بختآزمایی هم برای افراد بسیاری شغل ایجاد میکند. ایجاد شغل هم پیشرفت اقتصادی در پی دارد. بههرحال، این بازیها هم سرگرمی ایجاد میکنند و مانند تماشای یک فیلم ترسناک، جذاب هستند.
در اقتصاد جهانی، اگر بازیهای متعدد اقتصادی همچون بختآزمایی ممنوع اعلام شود، آنها به سمت فعالیتهای زیرزمینی متمایل میشوند. با چنان رویکردی، نهتنها کیفیت کارها کاهش مییابد، بلکه خشونت و بیقانونی در آن موج خواهد زد؛ خشونتی که بین سازمانهای زیرزمینی مختلف ایجاد میشود تا کنترل بازی و اقتصاد پیرامون آن را در دست بگیرند. انجام همین فرایندها در دنیای آزاد بهنفع جوامع هم خواهد بود. در موضوع بیتکوین هم همین روند را میتوان متصور شد.
بیتکوین در دورههایی از تاریخ خود، فراتر از یک بازی پولی بود. بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۱، ویکیلیکس پس از قطع شدن از سیستمهای بانکی، به بیتکوین اتکا کرد تا ارتباطش را با اهداکنندههای کمکهای مالی حفظ کند. همین رویکردهای پرداختی، اولین دلیل تولد بیتکوین بودند، اما بهمرور فاصلهی زیادی با آن گرفت و امروز بیشتر شبیه به یک بازی پولی شده است.
آنچه که بیتکوین را بهعنوان یک بازی جذاب میکند، همان صعود و سقوط قیمتها است. فرایندی که برخی را ثروتمندتر و برخی را بازندهی میدان میکند. بههرحال، همین ویژگیها، دقیقا دربرابر هدف اصلی، یعنی ارائهی یک سیستم تبادل پولی قرار میگیرند. مردم درنهایت به پول پایدار نیاز دارند و چنین پولی با نوسان زیاد، انتخاب مناسبی برای پرداخت نخواهد بود.
عبارات بالا، ما را بار دیگر به پست وبلاگی مدیرعامل کوینبیس و اصطلاح «سرمایهگذاری» برای بیتکوین میرساند. اکنون میدانیم که عنوان پست او قطعا گویای حقایق دربارهی بیتکوین نبوده است.
هیچکس در یک بازی مجموع-صفر سرمایهگذاری نمیکند، بلکه تنها به بازی مشغول میشود. پیشنهاد صاحبان قمارخانهها برای سرمایهگذاری در بازیهای بختآزمایی و تشویق مردم برای تزریق پول به آنها، تنها تلاشی تبلیغاتی یا استفادهای هوشمندانه (و کاسبکارانه) از کلمات محسوب میشود. بههمینترتیب، بازیکنان دنیای بیتکوین نیز نباید با تصور سرمایهگذاری استوار و اصولی، فریب چنین تیترهایی را بخورند. آنها خواهناخواه درحال بازی کردن یک بازی مجموع-صفر هستند. درنهایت، کلمهی سرمایهگذاری باید برای همان فرایندهای سنتی و خالق ارزش به کار برود که نوعی بازی برد-برد محسوب میشوند. فرایندهایی همچون خرید سهام و اوراق قرضه که خروجی ملموسی دارند.
آرمسترانگ، تنها فردی نیست که از اصطلاح سرمایهگذاری برای بیتکوین استفاده کرد. چنین اصطلاحی، کلمهی رایج اکوسیستم رمزارزها شده است. کریس برنیسک، یکی از مشهورترین فعالان بازار بیتکوین با بیش از ۱۰۰ هزار فالور توییتر، کتابی بهنام Cryptoassets: The Innovative Investor’s Guide to Bitcoin and Beyond دارد که اشارهای مستقیم به سرمایهگذاری در نام آن شده است.
مثالهای دیگر از استفاده از اصطلاح سرمایهگذاری برای بیتکوین، در مصاحبهها با مدیران و افراد فعال در صرافیهای ارز دیجیتال دیده میشود. آنها برخی اوقات حتی بیتکوین را با سهام شرکتهای بزرگی همچونآمازون مقایسه میکنند. بههرحال، علاوهبر آرمسترانگ، بسیاری دیگر از فعالان اکوسیستم رمزارز، عبارت سرمایهگذاری را به کار میبرند که شاید، روشی برای جذب بازیکنان جدید به بازی مجموع-صفر و در نتیجه، سود بردن خودشان باشد.
بسیاری از بازیکنان بیتکوین، نه برای دلایل ایدئولوژیکی یا تصمیمهای منطقی، بلکه بهخاطر حسی از پیروزیهای بزرگ مالی وارد بازی میشوند. بسیاری از آنها، سهم زیادی از سرمایه و حتی پسانداز خود را به خیال پیروزیهای بزرگ، به اکوسیستم بیتکوین تزریق میکنند. اگر جوانی ۲۰ ساله با پساندازی به ارزش هزار دلار بتواند در بازی بیتکوین، سرمایهی خود را به ۱۰ هزار دلار برساند، قطعا سوددهی و درآمد بهتری نسبت به حسابهای بانکی یا حتی پیدا کردن شغل تجربه کرده است. نکتهی تاریک آنجا خود را نشان میدهد که شاید همین هزار دلار، بهخاطر نوسانهای شدید به هیچ تبدیل شود.
حذف اصطلاح سرمایهگذاری و استفاده از کلمهی بازی برای بیتکوین، توضیحی دقیقتر از فعالیتهای بازیکنان بیتکوین ارائه میکند. با چنین اسمی، تازهواردها هم دید بهتری از آنچه انتظارشان را میکشند خواهند داشت. شاید با همین اسمگذاری، بسیاری از آنها از وارد کردن سرمایههای زیاد به اکوسیستم بیتکوین و شرطبندی روی همهی پسانداز خود منصرف شوند.
وقتی از بازی صحبت میکنیم، هیچچیز تضمینشده نخواهد بود. بازیها، پدیدههایی برای سرگرمی هستند و نباید پسانداز یک عمر افراد به آنها وارد شود. البته، برای افرادی که اعتیاد به شرطبندی داشته و حتی از ورشکسته کردن خانوادههای خود هم در این مسیر ترسی ندارند، استفاده از کلمهی بازی یا سرمایهگذاری تفاوتی ندارد. آنها از هیچ ریسک خطرناکی نمیترسند. درنهایت، شاید آرمسترانگ هم باید بهجای استفاده از تیتر «عاقلانه سرمایهگذاری کنید»، از عبارت سلب مسئولیتی بختآزماییها استفاده میکرد: «با دقت بازی کنید. فراموش نکنید، این تنها یک بازی است».