رفتار مردم هنگام پیدا کردن یک کیف پول
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت و مدیریت_گروه روانشناسی:
نتایج پژوهشی جالب نشان میدهد که بیشتر مردم، کیف پول پیداشده را بازمیگردانند و مردم برخی از کشورها امانتدارتر از دیگران هستند.
امانتداری یکی از صفات ارزشمند جوامع انسانی محسوب میشود. بسیاری از ما بر این باوریم که چنین خصوصیتی کمیاب است و اینکه بدانیم آیا میتوانیم به این دنیای خودخواه اعتماد کنیم یا خیر، اهمیت بسیار بالایی برایمان دارد. اما براساس نتایج پژوهشی جدید نباید خیلی بدبین بود. بهنظر میرسد که بیشتر مردم دنیا بهاندازهی کافی شریف هستند که یک کیف پول گمشده را بهخصوص اگر حاوی مقدار زیادی پول باشد، به صاحبش بازگردانند.
این مطالعه که در مجلهی Science منتشر شده، این موضوع را مورد بررسی قرار داده است که افراد ۴۰ کشور مختلف در مورد یافتن یک کیف پول گمشده چه واکنشی نشان میدهند. بهطور شگفتانگیزی در ۳۸ کشور، کیفهای پولی که دارای مقادیر بیشتری پول بود، نسبتبه آنهایی که پول کمتری درون آنها بود، بیشتر بازگردانده میشدند. این یافته با انتظار پژوهشگران همخوانی نداشت؛ زیرا آنها تصور میکردند که یک حداقل ارزش دلاری وجود دارد که شرکتکنندگان براساس آن شروع به نگه داشتن پول میکنند. بهطور کلی، ۵۱ درصد از افرادی که کیف پولی با مقدار کمتر پول به دستشان رسیده بود، آن را گزارش کردند؛ اما این رقم درمورد کیف پولی که پول بیشتری داشت، ۷۲ درصد بود. امانتدارترین کشورها سوئیس، نروژ و هلند بودند درحالیکه کشورهای پرو، مراکش و چینکمتر از همه قابلاعتماد بودند.
اما چرا اینگونه است و امر یادشده ازنظر روانشناسی چه پیامی دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید دانست که افراد وقتی با کیف پول گمشده روبهرو میشوند، چه فکری با خود میکنند. یک دیدگاه رایج این است که کسی نمیخواهد رفتار اجتماعی غیر قابلقبولی از خود نشان دهد و همچون یک دزد بهنظر برسد. ضمن اینکه هرچه پول بیشتری وجود داشته باشد، به مفهوم ارتکاب جرم بزرگتری است. یک جنبهی مهم از مطالعهی جدید این بود که کیف پولها به دست کسانی میافتاد که در مؤسسههایی کار میکردند که به آنها گفته میشد کیف پول در آنجا پیدا شده است. با فرض اینکه افراد شاغل در یک مؤسسه، ممکن است همدیگر را بشناسند و به هم مشکوک شوند، احتمال اینکه کیف پول در صورت تحویل داده نشدن، در خارج از مؤسسه پیدا میشد، زیاد بود. این وضعیت با یافتن کیف پول در مکانهای حملونقل عمومی که فرد فقط با وجدان خود درگیر میشود، متفاوت است.
آزمایش پیدا کردن کیف پول در پژوهشهای قبلی نیز مورد استفاده قرار گرفته بود؛ اما این نخستین مطالعهی جهانی است که در این راستا انجام شده و مشتمل بر بیش از ۱۷هزار کیف پول گمشده است. در سال ۲۰۰۹، یک پژوهشگر تعدادی کیف پول را از روی عمد در نقاط مختلف ادینبورگ انداخت تا ببیند چه اتفاقی میافتد. ۴۲ درصد از کیف پولها بازگردانده شد اما این جالبترین بخش مطالعه نبود. این تنها پول موجود در کیف پول نبود که روی احتمال بازگردادن کیف پول تأثیر داشت. احتمال بازگردادن کیف پولی که تصاویر خانوادگی، تولهسگی بامزه، بچه یا زوجی سالخوردهای درونش داشت، بیشتر بود.
برای انسانها، امانتداری و دیگر صفات اخلاقی نسبتبه کیفیتهای غیراخلاقی نظیر هوش یا شوخطبعی ارزش بیشتری دارد. از آنجایی که امانتداری یکی از پایههای مهم اجتماع است، ما آن را از همان سنین اولیه به اعضای جامعه آموزش میدهیم. طی فرایند توسعه، ما تصمیمات اولیهای را درمورد اخلاقیات و رفتارهای اخلاقی مانند به اشتراک گذاشتن یک اسباببازی فرا میگیریم. در سال ۱۹۵۸، روانشناسی به نام لارنس کلبرگ یک تئوری در مورد مراحل رشد اخلاقی توسعه داد.
اما انجام کارهای درست درواقعیت بسیار دشوار است. پژوهش اخیر نشان میدهد که در رابطه با این تصمیمگیری یک بدهبستان وجود دارد: عمل کردن صادقانه میتواند مانع از رسیدن شما به خواستههایتان شود. البته این نوع رفتار مزایای مهمی نیز دارد. نتایج یک مطالعه نشان میدهد که امانتداری مزایای سلامتی قابل لمسی دارد. گروهی از افراد در جهت امانتداری و گروهی دیگر در جهت عکس آموزش دیدند. میزان گزارش گلودرد، سردرد و احساس ناخوشی عمومی طی دورهی مطالعه در میان افرادی که در جهت امانتداری هدایت شده بودند، کمتر بود.
امانتدار بودن ممکن است موجب خوشحالتر شدن افراد نیز شود. با درنظر گرفتن این دیدگاه روانشناسی تکاملی میگوید: «امانتداری نشانگری است که موجب تشویق اعتماد و همکاری میشود»، این موضوع جای تعجبی ندارد. امانتداری به شما همکاران بیشتر و موفقیت بیشتری میدهد و از اینرو دارای یک مزیت تکاملی است.
باتوجهبه اینکه امانتداری تا چه اندازه ازنظر اجتماعی اهمیت دارد، ما اغلب برای حفظ این خصوصیت در خود تلاش میکنیم. لغزش از این ویژگی میتواند بهطور اساسی دیدگاه ما نسبتبه خود را تهدید کند. دن آریلی، اقتصاددان رفتاری نشان داده است حتی زمانیکه برخلاف آن رفتار میکنیم، اغلب خود را متقاعد میکنیم که امانتدار هستیم. این وضعیت تا زمانیکه لغزشهای اخلاقی خیلی بزرگ اتفاق نیفتد، وجود دارد. خاطرات چنین لغزشهایی میتواند طی زمان کمرنگ شود. برای مثال، ما ممکن است دلایلی برای رفتار خود دربرابر پس ندادن یک کیف پول پیداشده، پیدا کنیم: «من فقط یک کیف پول را پیدا کردهام و میتوانم بخشی از آن پول را به یک فرد بینوا بدهم». ما درواقع داریم از دیدگاه خود نسبتبه خود محافظت میکنیم. اساسا ما همه ازنظر اخلاقی، ریاکار هستیم.
اما کدام افراد جامعه بیش از همه امانتدار هستند؟ در گذشته، کسانی که در بریتانیا نیازبه یک گذرنامه امضاشده داشتند، از افراد شاغل در کارهای مورد اعتماد نظیر بانکداران، کشیشان، معلمان، ماموران پلیس و اعضای پارلمان کمک میگرفتند. شما احتمالا وقتی این فهرست را میخوانید، لبخند میزنید؛ همهی ما مثلا درمورد سیاستمداران غیرقابلاعتماد شنیدهایم. بدیهی است که امانتداری خاصیت کلی هیچ شغلی نبوده یا بهصورت انحصاری در طبقهی خاصی از افراد جامعه وجود ندارد. همهی ما انسان هستیم و در مواجهه با وسوسه، بههمان اندازه تحت فشارهای روانشناسی و انتخابهای دشوار قرار میگیریم. ما یک آستانهی امانتداری داریم که طی زمان تعییر میکند. شواهد نشان میدهند که وقتی پیر میشویم، امانتداری ما بیشتر میشود؛ احتمالا بهعنوان پیامدی از تمرکز بیشتر روی اخلاقیات و کاهش تمایل به شکستن قوانین و کاهش هیجان جستوجو.
اما آیا امانتداری بهترین سیاست است؟ شاید. گفته میشود همهی ما موافقیم که گاهی یک دروغ مصلحتی کوچک ممکن است بهترین انتخاب باشد. برای مثال، انتخاب عدم صداقت دربرابر ضربه زدن به احساسات یک فرد ممکن است ازنظر اجتماعی قابل قبول باشد. درک زمان مناسب این نوع دروغ و نیز درک پیامدهای آن دشوار است. در این رابطه، استفاده از دروغ برای کاهش استرسهای یک فرد یا حفاظت از خودمان دربرابر آسیب ممکن است قابل قبول باشد و ما این کار را از همان مراحل اولیه زندگی یاد میگیریم.