آیا هوش مصنوعی قادر به تولید هنر اصیل است؟
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت_گروه فنی و مهندسی:
اخیرا الگوریتمهای هوش مصنوعی با دریافت پارامترها و دادهها موفق به خلق آثار هنری شدهاند؛ اما بهراستی میتوان این آثار را هنر اصیل و واقعی دانست؟
با تبدیل هوش مصنوعی به نیرویی توقفناپذیر، سؤالهای متعددی دربارهی نقش آیندهی انسان در دنیای اتوماسیون مطرح میشود. براساس بررسیهای اولیه میتوان با تمرکز بر چهار زمینهی مهم به حداکثر نتیجه و ارزش دست یافت: ۱. تفکر بحرانی؛ ۲. حل مسئله؛ ۳. مدیریت تعاملهای انسانی؛ ۴. خلاقیت. بهطور خلاصه، در آینده انحصار انسان بر خلق آثار کاهش پیدا میکند.
در حراج معروف کریستی که ماه گذشته برگزار شد، اثری رونمایی شد که کاملا با هوش مصنوعی خلق شده بود. این امر ثابت میکند هوش مصنوعی نهتنها میتواند خلاق باشد؛ بلکه میتواند آثار هنری در سطح جهانی تولید کند و درنتیجه، روزبهروز مرز بین انسان و هوش مصنوعی درحالمحوشدن است.
طبیعتا بحثها و جنجالهای زیادی بر سر این نوع آثار بهوجود آمد و این سؤال مطرح شد که میتوان هنر خلقشدهی شرکت پاریسیِ اَبویوز (Obvious) را واقعا هنر نامید؟ بهعقیدهی نظریهپردازان، هنر فرایندی است که در آن انسانها ایدههایشان را بیان یا احساساتشان را ابراز میکنند و آن را از فیلتر تجربیات شخصی عبور میدهند و در زمینهی فرهنگی وسیعتر عرضه میکنند. درنتیجه، هنر خلقشدهی هوش مصنوعی را نمیتوان هنر و حتی خلاقانه دانست.
دراینمیان، سؤالهایی هم دربارهی مالکیت اثر مطرح میشود. در چنین وضعیتی، دقیقا چه کسی را میتوان خالق یا مؤلف اثر دانست؟ خود الگوریتم یا تیمی که آن را تولید کرده است؟ باتوجهبه اینکه انسان هوش مصنوعی را طراحی و برنامهریزی کرده، فرایند خلق انسانی را میتوان فرایندی تکراری خواند یا آن را حاصل نبوغ دانست؟
هوش مصنوعی درمقابل انسان
پژوهشگران در شرکت هوش مصنوعی GumGum که بر بینایی رایانه متمرکز است، در همکاری با دانشگاه هنر روتگرز و آزمایشگاه هوش مصنوعی و رباتی نقاش بهنام Cloudpainter با ابداع آزمون تورینگ اشتراک هنر و هوش مصنوعی را بررسی کردند. هدف این آزمون پاسخ به این سؤال بود: هوش مصنوعی میتواند نیتها و تصورهای هنرمندان قدیمی را تکرار کند و تأثیر واقعی آن بر بخش خلاق مغز چیست؟
اگرچه Cloudpainter کل تصمیمهای زیباشناسانه را بهصورت مستقل اتخاذ کرده است، قبل از تصمیمگیری پارامترهایی دریافت کرده و برای تصحیح نتایج و دستیابی به خروجی مطلوب برنامهریزی شده است. این فرایند بیشباهت با فرایندهای بهکاررفتهی شرکت Obvious و ابزار GAN AI نیست.
علاوهبراین، تا وقتی هوش مصنوعی برای الهامگرفتن و برقراری ارتباط و بیان خلاق برنامهریزی شود، اثر تولیدشده را بدون نیت عوامل انسانی نمیتوان هنر نامید. افرادی که با AI کار میکنند، بیشتر آن را فرایندی تعاملی میدانند تا تجربی. واضح است که حتی درزمینهی هنری میتوان از فناوریهای پیچیدهتری برای بهبود قابلیتها استفاده کرد؛ اما این فرایندها برای تعریف قوانین جامع به هوش انسانی نیاز دارند.
نقش فعالی بین اثر هنری و بینندهی اثر وجود دارد
هنوز مشخص نیست واسطههای هنر سنّتی در عرصهی جهانی چه واکنشی به هنر هوش مصنوعی نشان میدهند؛ اما لئوناردو کاسلویِ هنرمند معتقد است:
تعاملی فعال بین اثر هنری و بینندهی اثر وجود دارد. بیننده هم بخشی از خلق اثر و تبدیل و تغییر آن است.
این نکته اهمیت زیادی دارد. وقتی تشخیص هنر هوش مصنوعی و هنر انسانی دشوار میشود، این مَثَل قدیمی را بهیاد بیاورید که زیبایی در چشم ناظر بهوجود میآید.
بنابراین، تقریبا تعریف و تفسیر خلاقیت به مجموعهی ساختاریافتهای از قوانین کار دشواری است. الهامبخشی صرفا عملی برنامهریزیکردنی در ماشین نیست (حداقل تا امروز). بهگفتهی ماکس فرسن، سرپرست بخش خلاق Born AI، پژوهشها بهدنبال بررسی عمیق دلیل خلاقیت انسان نیستند. از این منظر، او معتقد است برنامهریزی AI با نیت یا هدف خلق اثر هنری کار دشواری است.
باتوجهبه آنچه گفته شد، بهجای نگرانی دربارهی تهدید برتری خلاقیت انسان، آیندگان باید از فناوریها و احتمالات جدید آن برای بهبود این فرایند استفاده کنند. بنابراین، بهتر است AI را شریک خلاق خود بدانید و در خلق آثار زیبا از آن کمک بگیرید.