۱۵ پیشبینی تخیلی که رنگ واقعیت به خود گرفتند
پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره تخصصی صنعت- گروه فن آوری:
با ما همراه شوید تا ببینید چگونه ژول ورن، آسیموف، هینلین و بسیاری دیگر از حماسهآفرینان سبک علمی تخیلی در دنیایی ۵۰ تا ۱۰۰ سال جلوتر از زمان خود قدم میزدهاند.
پیشتر در مقالهای در زومیت درمورد اهمیت داستانهای علمی تخیلی و علت نیاز بشر به این ژانر ادبی توضیح دادیم. گویی رسالت داستانهای علمیتخیلی آن است که ما را با خود به دنیاهایی خیالی در آینده ببرند؛ دنیاهایی که به نظر میرسند تنها محصولی غیرواقعی از یک ذهن خلاق باشند.
بشریت در طی ۱۰۰ سال اخیر، پیشرفتهای فناورانهی فوقالعادهای را تجربه کرده و شگفت اینکه بسیاری از ایدههای پیشبینیشده در داستانهای علمیتخیلی چند دههی پیش اکنون در قالب فناوریهای نوین، رنگ واقعیت به خود گرفتهاند.
گرچه برخی از آن پیشبینیهای پررنگولعاب نظیر اتومبیلهای خودران هنوز چند گام تا پیادهسازی کامل فاصله دارند؛ اما باید بدانید که دانشمندان و مهندسان توانستهاند به بسیاری از همین ایدههایی که اولین بار در کتابهای علمی تخیلی مطرح شده بودند، جامعهی عمل بپوشانند؛ ایدههایی مانند فرستادن انسان به کرهی ماه.
از شما همراهان زومیت دعوت میکنیم تا نگاهی به پیشبینیهای تخیلی باورناپذیری بیندازید که همگی از ژانر علمی تخیلی سر بر آوردهاند.
۱- در سال ۱۸۶۵ ژول ورن، نویسندهی شهیر فرانسوی، رمانی را با نام «از زمین تا ماه» منتشر کرد؛ این کتاب داستان ماموریت سه آمریکایی را برای پرتاب یک فضاپیما از زمین و فرود آن را روی کرهی ماه روایت میکرد. نکتهی حیرتانگیز آنکه بخشهایی از این رمان درست شبیه اولین فرود واقعی بشر روی ماه بود که ۱۰۴ سال بعد از این داستان محقق شد.
از زمین تا ماه
هم فضانوردان ناسا و هم شخصیتهای رمان ژول ورن از فلوریدا عازم سفر به ماه شدند. ماژول فرماندهی ناسا با نام «کلمبیا» نیز را تشابه نامی نزدیک با فضاپیمای درون رمان ژولورن با نام «کلمبیاد» داشت. فضانوردان ناسا سه تن بودند که در میان آنها نیل آرمسترانگ و باز آلدرینموفق به گامنهادن روی سطح ماه شدند ولیمایکل کالینز داخل سفینه ماند. فضانوردان رمان ژول ورن نیز سه تن بودند که البته هیچکدام از آنها قدم روی ماه نگذاشتند.
بهعلاوه، ناسا بر شباهتهای دیگری میان ماموریت آپولو ۱۱ و رمان ژول ورن صحه گذاشته است. برای مثال، آژانس فضایی اعلام کرد که شکل و اندازهی سفینهی کلمبیاد شباهت فراوانی با فضاپیمای مورداستفاده در ماموریت آپولو داشته است.
ژول ورن در رمان خود آورده بود که یک تلسکوپ از زمین میتوانسته شاهد انجام این ماموریت روی سطح ماه باشد. در واقعیت نیز وقوع خرابی ناشی از یک انفجار در ماموریت آپولو ۱۳ توسط تلسکوپی در مرکز فضایی جانسون رصد شد. این در حالی بود که محل رصد حادثه در فاصلهی ۳۰۰ هزار کیلومتری واقع شده بود.
۲- وسیلهی ارتباطی نمادینی که اولینبار در مجموعهی تلویزیونی پیشتازان فضا (Star Trek) در سال ۱۹۶۶ به نمایش درآمد، شباهت کمنظیری با یک تلفن همراه تاشو داشت. البته باید اذعان کرد که مهندسان از دههی ۱۹۶۰ میلادی در حال کار روی توسعهی فناوری تلفن همراه بودهاند؛ با این حال، رونمایی موتورولا از اولین تلفن همراه تا پیش از سال ۱۹۷۳ محقق نشد.
ده سال پس از آن، اولین تلفنهای همراه موتورولا به بازار وارد شد. این تجهیزات بسیار بزرگ، سنگین و گرانقیمت بودند؛ اما موتورولا طی چندین سال متوالی به بهبود طراحی دستگاههای خود ادامه داد. تا اینکه بالاخره اولین تلفن همراه تاشوی این شرکت با ظاهری مشابه با آنچه در مجموعهی تلویزیونی پیشتازان فضا دیده شده بود، به بازار آمد.
در سالهای اخیر، شرکت وند یک کپی مدرن از این وسیلهی ارتباطی مشهور را تولید کرد. این دستگاه که در سال ۲۰۱۵ رونمایی شد، از جنس آلومینیوم بوده و یک پایهی مغناطیسی برای شارژ بیسیم نیز داشت. این وسیله علاوهبر قابلیت بلوتوث، دارای چند فایل صوتی ضبطشده از مجموعهی پیشتازان فضا در حافظهی خود بود.
۳- از اولین ظهور مفهوم هولوگرامهای سهبعدی در مجموعههای علمی تخیلی بیش از چند دهه میگذرد. در سال ۲۰۱۷، یک شرکت استرالیایی ادعا کرد که موفق به تولید یک میز هولوگرام شده است؛ میزی که شباهت زیادی با هولوگرمهای تخیلی معرفیشده در فیلم «جنگ ستارگان» دارد.
آنگونه که در این فیلم ساختهشده در سال ۱۹۷۷ روایت میشود، شاهزاده لیا از لوک اسکایواکر میخواهد که به او در نمایش یک پیغام هولوگرافیک کمک کند. از آن زمان تاکنون دانشمندان پیوسته تلاش داشتند تا بتوانند به این فناوری خیالی رنگ واقعیت ببخشند. Euclideon، نام این شرکت استرالیایی است که ادعا میکند اولین میز هولوگرام چندکاربره در جهان را طراحی کرده است. مطابق این طراحی، تا چهار نفر میتوانند بهصورت همزمان با استفاده از عینکهای ردیابی حرکتی با این فناوری تعامل داشته باشند.
گرچه ادعای این شرکت هماینک با برخی سوءظنها مواجه شده است؛ اما بنابه گزارش نیواطلس که در نوامبر ۲۰۱۸ منتشر شد، این شرکت بهزودی آماده میشود تا فناوری هولوگرام خود را رسما به بازار عرضه کند.
۴- در مجموعهی تلویزیونی پیشتازان فضا، همچنین ما شاهد معرفی دستگاههای کپیسازی بودیم که در عرض چند ثانیه میتوانست مواد غذایی یا هر شی دیگری را بهصورت سهبعدی چاپ کند. دانشمندان در حال حاضر از فناوری چاپ سهبعدی برای ساخت اشیایی از جنس پلاستیک، فلز و شیشه استفاده میکنند؛ هرچند فرآیند ساخت این اشیا هنوز به آن سرعتی نرسیده که در آن سریال محبوب شاهد بودیم.
Mattershift نام یک بنیاد غیرانتفاعی مستقر در نیویورک است که ادعا میکند موفق به طراحی نوعی غشا از جنس نانوتیوبهای کربن شده است که قابلیت جداسازی و چیدمان مولکولهای مجزا را در کنار یکدیگر دارد. بنابه گزارش فوربس، راب مکگینیس، مدیرعامل Mattershift اعلام کرده که با کمک این غشاها دانشمندان قادر خواهند بود تا هرچیزی را با استفاده از مجموعهای از بلوکهای مولکولی پایه طراحی کرده و بسازند. مکگینیس میگوید:
آنچه که ما دربارهی آن صحبت میکنیم، عملا ساخت مواد از صفر است. تصور کنید یکی از این نوع دستگاهها را با خود در مریخ داشته باشید. شما قادر خواهید بود مواد غذایی، سوخت، مصالح ساختمانی و حتی داروها را از اتمسفر، خاک یا قطعات بازیافتشده در سیاره و بدون نیاز به حمل آنها از زمین، در همان محل چاپ کنید.
بهعلاوه، شرکتهای نوپایی مانند نچرال ماشینز در حال کار روی ساخت چاپگرهای سهبعدی غذا هستند که بهصورت تجاری در دسترس قرار خواهند گرفت.
۵- از همان باری اولی که مرد آهنی با لباس مخصوص خود در داستانهای مصور کمپانی ماروِل ظاهر شد، بسیاری در رویای ساخت این لباس افسانهای فرو رفتند. البته قرار نیست مردم به این زودیها با چنین لباسهایی به این سو و آن سو پرواز کنند؛ اما ارتش آمریکا در حال ساخت لباسهای با فناوریهایی پیشرفته است که برخی از قابلیتهای خاص مرد آهنی را دربرخواهد داشت.
پروژهی «لباس اپراتور سبک برای حملات تاکتیکی» یا بهاختصار TALOS، برنامهای است که ارتش ایالات متحدهی آمریکا با هدف افزایش قابلیتهای نبرد انسانی روی آن کار میکند.
به گزارش میلیتاری تایمز، TALOS قادر است مقادیر عظیمی از دادهها را از هواپیماهای بدونسرنشین، سنسورهای دریایی و هواپیماهای جاسوسی دریافت کند و آن را در اختیار سربازان قرار دهد. انتظار میرود که این لباس ضمن سبک بودن، دربرگیرندهی سیستمهای نظارتی حیات نیز باشد تا بتواند علائم حیاتی سربازان را رصد و مخابره کند.
سیستم گزارش صوتی سهبعدی تعبیهشده در این لباس قادر است به سربازان کمک کند تا مسیر شلیک گلولهها و نیز فاصلهی وسایل نقلیهی مجاور را شناسایی کنند. براساس گزارش میلیتاری تایمز، ایالات متحده آماده میشود تا در اوایل تابستان ۲۰۱۹ این لباسهای پیشرفته را آزمایش کند.
۶- ژول ورن در سال ۱۸۷۰ میلادی، رمان «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» را منتشر کرد. او در این رمان، از یک زیردریایی یاد میکند که انرژی خود را بهطور کامل از برق تامین میکند. در آن زمان، تنها زیردریاییهایی با نیروی محرکهی مکانیکی مورد استفاده قرار میگرفتند.
در سال ۱۸۸۸، یک زیردریایی فرانسوی با نام Gymnote طراحی شد که با استفاده از نیروی الکتریکی کار میکرد. این وسیله شباهت غیرقابل انکاری با زیردریایی خیالی ژول ورن با نام «ناتیلوس» داشت.
روزالیند ویلیامز، مورخ فناوری در دانشگاه MIT میگوید که ناتیلوس تفاوت چندانی با زیردریاییهای امروزی ندارد و طراحی آن درست مشابه زیردریاییهایی نظیر آلوین بود که در دههی ۱۹۶۰ میلادی ساخته شد و از باتریهای سرب-اسیدی بهره میبرد.
۷- ژول ورن همچنین در یک پیشبینی تاریخی میگوید روزی فرا خواهد رسید که مردم بهجای خواندن روزنامه، به اخبار گوش فرا میدهند. او این پیشبینی را در سال ۱۸۸۹ مطرح کرد؛ یعنی ۳۰ سال پیش از آنکه اولین برنامهی رادیویی در دههی ۱۹۲۰ روی آنتن برود. ژول ورن در سال ۱۸۸۹ داستان کوتاهی را درمورد اتفاقات پیرامون سال ۲۸۸۹ نقل میکند: «بهجای چاپ اخبار، مطالب هر روز صبح از طریق مصاحبههای گزارشگران، سیاستمداران و دانشمندان برای مشترکین بازگو میشود تا در جریان اخبار روز قرار گیرند.»
از زمان پخش اولین برنامهی رادیویی، نزدیک به ۳۰ سال گذشت تا اینکه بالاخره اولین برنامهی تلویزیونی روی آنتن رفت. از آن زمان به بعد، آمریکاییها توانستند بسیاری از لحظات مهم تاریخ را در قاب تلویزیون تماشا کنند.
۸- «دنیای قشنگ نو» نام رمانی از آلدوس هاکسلی است که در سال ۱۹۳۱ منتشر شد. نویسنده در این رمان از یک داروی ضدافسردگی و توهمزا به نام سوما یاد میکند. بد نیست بدانید که تنها دو دهه پس از انتشار این رمان، دانشمندان تحقیقات خود را درمورد تولید اولین داروهای ضدافسردگی آغاز کردند.
در رمان دنیای قشنگ نو، تقریبا تمام اهالی از قرص سوما استفاده میکردند تا بتوانند بر احساس ناخرسندی خود غلبه کنند. در سال ۱۹۵۱ نیز اولین نشانههای واقعی از ارتباط میانافسردگی و ترکیبات شیمیایی در مغز کشف شد.
داستان از آنجا آغاز شد که گروهی از پزشکان مستقر در منطقهی استیتن آیلند از شهر نیویورک متوجه تغییرات ناگهانی در خلقوخوی بیماران مبتلا به سل پس از مصرف داروهایی تحت عنوان آیپرونایزید (iproniazid) شدند. بیماران بیحال و درمانده با مصرف این دارو، ناگهان احساس خوشبختی میکردند.
سه سال بعد نیز در کارولینای شمالی، برخی از بیمارن پس از تجویز داروی رادیکسین(Raudixin) برای کنترل فشار خون، عوارض جانبی دیگری را تجربه کردند. طبق گزارشنیویورکتایمز، یکی از بیماران پس از مصرف رادیکسین دست به خودکشی زد.
این قضایا موجب شد که دانشمندان در پی یافتن ارتباط بین مواد شیمیایی درون مغز و بروز افسردگی برآیند که نتیجهی این پژوهشها، کشف داروهای جدیدی بود که به بهبود شرایط زندگی بسیاری از افراد کمک کرد.
از آن زمان، میلیونها نفر در سراسر جهان به مصرف داروهای ضدافسردگی روی آوردهاند. در سال ۱۹۸۸ فلوکستین یا پروزاک (Prozac) توانست تاییدیهی ادارهی غذا و داروی آمریکا را بهدست آورد و بنابه گزارش نیویورکتایمز، این دارو در سال ۲۰۰۸ به سومین داروی تجویزشده در سراسر ایالات متحده تبدیل شد.
۹- «جهان آزاد» نام رمانی از اچ.جی.ولز است که در سال ۱۹۱۴ منتشر شد. نکتهی عجیبی که در این رمان به چشم میخورد این است که در جایی از این کتاب، نویسنده از یک نارنجک دستی اورانیومی یاد میکند که منجر به انفجاری بیپایان میشود. سه دههی بعد، ایالات متحده دو شهر از ژاپن (با نامهای هیروشیما و ناگازاکی) را با بمبهای هستهای مورد هدف قرار داد.
شگفتآورتر اینکه ولز در توصیف خود از بمب اتمی حتی عنوان کرده این سلاح انفجاری از یک هواپیما به پایین انداخته خواهد شد.
به نظر میرسد که نویسنده بهخوبی از قدرت ویرانگری یک سلاح هستهای در جهان آگاه بوده است. در رمان جهان آزاد، روایت شده است که بمبهای اتمی منجر به وقوع یک جنگ ویرانگر خواهد شد که نهایتا بازماندگان آن اقدام به تشکیل یک دولت جهانی برای حفظ اتحاد و پیشگیری از از ویرانیهای بعدی خواهند کرد.
آنگونه که ژورنال اسمیتسونیان گزارش میدهد، بمبهای اتمی ولز از آن انواعی که در طول جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفتند، متفاوت بودهاند. در این ژورنال آمده است:
[این بمبها] بسته به ابعاد خود میتوانستند روزها، هفتهها یا ماهها بهصورت پیوسته منفجر شوند؛ زیرا عناصر موجود در آنها طی فروپاشی تشعشعات شدیدی را از خود ساطع میکردند و طی این فرآیند آتشفشانهایی کوچک از مرگ و نابودی را به ارمغان میآوردند.
۱۰- جتسانز (The Jetsons) مجموعهای کارتونی در سال ۱۹۶۲ بود که در آن برای اولینبار ساعتهایی با فناوری پیشرفته به نمایش گذاشته شد که قابلیت پخش ویدئوهای رنگی را داشتند. با اینکه ساعتهای هوشمند امروزی هنوز چنین قابلیتی را ندارند؛ اما میتوان گفت ساعتهای دیدهشده در این مجموعهی کارتونی بهنوعی طراحی مشابه با ساعتهای امروزی را دارند.
جالب اینکه یکی از شخصیتهای این مجموعه با نام اِلروی جتسان از ساعتش برای تماشای کارتون «عصر حجر» و نیز برقراری ارتباط با خانوادهاش استفاده میکرد.
هرچند ساعتهای هوشمند امروزی نظیر اپل واچ، دارای قابلیتهای ویدیویی مشابهی با آن نمونههای کارتونی نیستند؛ اما امروزه نیز میبینیم که مردم از این ساعتها برای برقراری تماس یا تماشای تصاویر بهره میبرند.
همچنین در این مجموعهی کارتونی چندین فناوری دیگر نیز به تصویر کشیده شد که بعدها اختراع شدند. بنابر گزارش مجلهی Entrepreneur، این مجموعه بهخوبی توانست پیدایشهواپیماهای بدونسرنشین و فناوری هولوگرام را نیز پیشبینی کند.
۱۱- جک کاور، فیزیکدان هستهای در دههی ۱۹۷۰ موفق شد اولین نمونه از شوکرهای الکتریکی را با موفقیت تولید کند. او نام این سلاح را Taser گذاشت که برگرفته از نام یک رمان با نام Thomas A.Swift’s Electric Rifle بود؛ رمانی که در آن برای اولینبار از کاربرد سلاحی با کاربردی مشابه پرده برداشته شده بود.
در پی وقوع یک سری هواپیماربایی در خلال دههی ۱۹۶۰، مقامات مجبور شدند مجوز حمل سلاح را به داخل هواپیما صادر کنند. کاور با مشاهدهی این وقایع، به فکر ساخت سلاحی مشابه با شوکر الکتریکی افتاد. هدف کاور این بود که ضمن جلوگیری از واردشدن هرگونه آسیبی به مسافران یا هواپیما، مانع از وقوع اتفاقاتی نظیر هواپیماربایی شود.
در سالهای اخیر، کاربرد وسیع شوکرها و باتومهای برقی، بحثهای زیادی را میان کارشناسان برانگیخته است؛ چراکه برخی کاربرد بیشازحد این سلاح را با خطراتی نظیر وقوع ایست قلبی در افراد مرتبط میدانند.
۱۲- این روزها برقراری تماسهای ویدئویی از طریق پلتفرمهایی نظیر اسکایپ و فیستایم ممکن شده است؛ با این وجود، دهههاست که این روش از برقراری تماس در فیلمها نمایش داده میشود. یکی از قدیمیترین این موارد، مربوط به فیلم متروپلیس محصول سال ۱۹۲۷ است که در سکانسی از آن، یک تلفن ویدئویی آنالوگ نصبشده روی دیوار دیده میشود.
طراحی با نام جو مالیا در یک پست از وبلاگ خود مینویسد که یکی شخصیتهای فیلم متروپلیس از چهار صفحهی تنظیم مختلف بهره میگیرد تا فرکانسی مناسب را برای برقرای تماس ویدئویی بیابد.
به مرور زمان، شکل تماسهای ویدئویی نشاندادهشده در فیلمها هم بهطور فزایندهای پیچیدهتر شدند. بهعنوان مثال، در فیلم «۲۰۰۱: ادیسهی فضایی» محصول سال ۱۹۶۸، تماسهای ویدئویی با وارد کردن یک شماره تلفن در یک صفحهی کلید متصل به یک تلفن بزرگ انجام میشد. اما در سال ۱۹۸۹، در فیلم «بازگشت به آینده: قسمت دوم»، یک سیستم تماس ویدئویی پیچیده بههمراه پنل اطلاعات شخصی مخاطب (مانند نوشیدنیها و سرگرمیهای موردعلاقه) به تصویر کشیده شد.
۱۳- واژهی «کارت اعتباری» اولینبار در رمانی با نام «نگاه به گذشته» نوشتهی ادوارد بلامی در سال ۱۸۸۷ بهکار رفت؛ این در حالی است که استفاده از رسمی کارتهای اعتباری در ایالات متحده از دههی ۱۹۲۰ آغاز شد. در رمان یادشده، شخصیت اصلی داستان در سال ۱۸۸۷ به خوابی عمیق فرو میرود و ۱۱۳ سال بعد (یعنی در سال ۲۰۰۰) بیدار میشود و میبیند که کشورش، آمریکا دارای حکومتی کاملا سوسیالیستی شده است.
در آن زمان، تصور اینکه یک نفر بتواند از کارت اعتباری خود برای پرداختهای روزمره استفاده کرده و درازای هر تراکنش یک رسید دریافت کند، موضوعی کاملا علمیتخیلی محسوب میشد. اما بسیاری از تصورات بلامی درست از آب درآمد؛ او حتی توانست پیشبینی کند که استفاده از کارتهای اعتباری حتی در کشورهای دیگر نیز رواج خواهد یافت.
اولین کارت اعتباری بینالمللی که می توان از آن در طیف گستردهای از مکانها استفاده کرد، در سال ۱۹۵۰ رونمایی شد؛ با این حال چندین سال طول کشید تا کارتهای اعتباری تبدیل به بخش جداییناپذیر از اقتصاد و جامعهی آمریکا شوند.
۱۴- در رمان «فارنهایت ۴۵۱» که در سال ۱۹۵۳ توسط ری بردبری نگاشته شد، به اصطلاحاتی نظیر «صدف دریایی» و «رادیوهای بند انگشتی» اشاره شده است که شباهت بسیاری با مفهوم ایربادها و هدستهای امروزی با قابلیت بلوتوث دارند. امروزه میلیونها نفر با استفاده از ایرپادهای بیسیم اپل به موسیقی دلخواه خود گوش میدهند و تماس تلفنی برقرار میکنند.
به نقل از نیویورکتایمز، بردبری مفهوم صدف دریایی را وسیلهای با توانایی تولید «اقیانوسی الکترونیکی از صدا» توصیف کرده که میتواند موسیقی و گفتگو را به ذهن بیدار کاربر منتقل کند.
فارنهایت ۴۵۱ به نوآوریهای دیگری نیز اشاره داشته است که برخی از آنها بهتازگی رواج یافتهاند. برای مثال، این رمان افرادی را توصیف میکند که با دوستان خود از طریق یک دیوار دیجیتالی ارتباط برقرار میکنند. این مفهوم تا حد زیادی یادآور سامانهی اشتراکگذاری پیامها در پلتفرمهایی نظیر فیسبوک است.
۱۵- آیزاک آسیموف، نویسندهی شهیر ژانر علمیتخیلی، در پی بازدیدی که از نمایشگاه جهانی سال ۱۹۶۴ داشت، ظهور قریبالوقوع خودروهایی با مغز رباتیک را پیشبینی کرد. اکنون پس از گذشت بیش از ۵۰ سال، شرکتهای نظیر Waymo و سایرین در حال آزمایش سامانههای خودران روی اتومبیلهای امروزی هستند.
مقالهای در نیویورکتایمز اینگونه نقل میکند که گویی آسیموف آن روزها درحال قدمزدن در نمایشگاهی در ۵۰ سال بعد از زمان خود بوده است. آسیموف مینویسد:
تلاشهای زیادی برای طراحی وسایل نقلیهای مجهز به مغزهای رباتیک انجام خواهد شد؛ خودروهایی که میتوانند باهدف حرکت بهسوی مقاصدی خاص برنامهریزی شوند و سپس بدون نیاز به هرگونه دخالتی ازسوی واکنشگرهای کُند انسانی به حرکت خود ادامه دهند.
اتومبیلهای خودران هنوز در مرحلهی آزمون هستند؛ اما هواداران آن میگویند که این فناوری میتواند به کاهش ترافیک و آمار تصادفات کمک چشمگیری کند. مجلهی بیزینس اینسایدر در گزارشی آورده است که بسیاری از شرکتها تصمیم دارند تا پیش از سال ۲۰۳۰، بتوانند اتومبیلهای خودران خود را راهی جادهها کنند.
این فهرستی ۱۵گانه از مهمترین پیشبینیهای علمی تخیلی بود که با دقتی مثالزدنی رنگ واقعیت به خود گرفتند. برخی از آنها بسیار زودتر از آنچه که نگارندگان این مطالب تصور میکردند، رواج یافتند. حال اگر نگاهی به پیشبینیهای بزرگ این روزها بیاندازید، میبینید که دیگر کمتر کسی را مانند ژول ورن میتوان یافت که اینقدر بیپروایانه سخن از صدها سال پس از خود به میان آورد. گویی این روزها بیشتر ما نمیتوانیم بیشتر از چند سال فراتر از زمان خود را ببینیم. کسی نمیداند. آیا افق دید نسل ما محدودتر شده یا زمان برای ما آنچنان دیوانهوار سرعت گرفته است که دیگر آیندههای دور در بصیرت ما نمیگنجد؟ شما چه فکر میکنید؟
منبع:زومیت