چگونه تحول دیجیتال را در کسب‌وکارمان اجرایی کنیم؟

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره تخصصی صنعت_گروه فناوری:

در دنیای امروزی، تحول دیجیتال لازمه‌ی هر کسب‌وکاری است. رسیدن به این هدف درکنار مدیریت روزانه‌ی کارها، به برنامه‌ریزی و تحلیل دقیق شرایط نیاز دارد.

 

تقریبا تمامی کسب‌وکارهای کنونی در سال‌های اخیر و بیش‌ازپیش، تحول دیجیتال را در فهرست اهدافشان قرار داده‌اند. قوانین کسب‌وکار و بخش‌های مختلف جوامع روز‌به‌روز در‌ حال تغییر و پیشرفت هستند و همین تغییرات، انواع فرصت‌ها و مشکل‌ها را برای صنایع و بازارهای متنوع ایجاد می‌کنند. درنتیجه‌ی تمامی رخدادهای مذکور، ذهنیت کارمندان و مردم عادی و درنهایت مدیران شرکت‌ها، از برنامه‌های جدید و متحول‌کننده پر می‌شود. اختلاف میان ملحق‌شدن به تکامل ذکرشده در دنیای کسب‌وکار و جاماندن از آن، به‌حدی روشن است که می‌تواند به رشد و شکوفایی یا شکست حتمی آن‌ها منجر شود.

تاکنون، مقاله‌های متعددی درباره‌ی چرایی و الزام تحول دیجیتال در سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف نوشته شده است. ترکیبی از پیشرفت‌های فناورانه، تحول و تکامل اجتناب‌ناپذیر انتظارات مشتری‌ها، تکامل فرایندها و انواع مدل‌های جدید کسب‌وکار، مدیران IT یا مدیران ارشد سازمان‌ها را به قدم‌گذاشتن در مسیرهای جدید مجبور می‌کند. درنهایت، تصمیم‌های مدیران مبنی بر چگونگی راه‌رفتن در مسیرهای جدید و هماهنگ‌شدن با تغییرات در‌حال‌جریان، تأثیر مستقیمی بر رشد و مقیاس‌دهی شرکت‌ها، سوددهی آن‌ها، رضایت مشتری و سرعت ورود به بازارها خواهد گذاشت. همین‌ها، دلایل کافی برای در اولویت قراردادن تحول دیجیتال در کسب‌وکارها محسوب می‌شوند.

 

پس از درک چرایی و الزام تحول دیجیتال، با سؤالی مهم‌تر در مسیر آن رو‌به‌رو می‌شویم: چگونه تحول و انقلاب دیجیتال را در کسب‌وکار خود ایجاد کنیم؟ پاسخ به چنین پرسشی قطعا پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. البته، رسیدن به پاسخ دورازانتظار نیست و با تمرکز بر ۴ حوزه‌ی اصلی تحول دیجیتال روش مناسب را می‌توان کشف کرد.

۱. بهبود سرعت با اولویت‌دادن به توسعه‌ی تجاری دِواپس (DevOps)

سازمان‌های امروزی به این نتیجه رسیده‌اند که هرروز عقب‌انداختن تغییر و تحول سازمانی به‌معنای یک روز عقب‌افتادن در رقابت است. در چنین وضعیتی، نداشتن ابزارهای موردنیاز برای ساخت و تحویل نرم‌افزارهای باکیفیت با سرعت زیاد، موانعی جدید در مسیر توسعه به‌وجود می‌آورد. با توسعه و گسترش فناوری دِواپس و در اولویت قراردادن آن، می‌توان اصطکاک عملیاتی را با اتوماسیون و همکاری بهینه‌تر کاهش داد.

علاوه‌بر کاهش اصطکاک عملیاتی، با به‌کارگیری دِواپس، اعتماد‌به‌نفس و انرژی شرکت نیز افزایش می‌یابد؛ چراکه اعضا مطمئن می‌شوند بهبود کیفیت و امنیت در برنامه‌های جاری شرکت قرار دارد. درنهایت، با بهبود فرایندهای کسب‌وکار و اصلاح مسیرها، دستاوردها و بخت‌های جدیدی به شرکت رو می‌آورد که درنتیجه‌ی آن‌ها، افراد به افزایش درآمد امیدوار خواهند بود.

۲. افزایش چابکی با بهبود مدیریت IT

امروزه، کسب‌وکارها در دنیایی پیچیده در مدیریت IT فعالیت می‌کنند. درواقع، انتخاب‌های آن‌ها فقط به فعالیت روی سرویس‌های اَبری یا عادی محدود نیست و گزینه‌های بی‌شماری دارند. مدیران IT شرکت‌ها برای انجام بهینه‌ی فرایندهایشان به انتخاب نرم‌افزارهایی نیاز دارند که با زیرساخت‌های پیچیده و ترکیبی هماهنگ باشند. راهکار مفید برای این مسئله، ورود به حوزه‌ی IT هیبرید یا چندکاره است. فعالیتِ بدین‌شکل دسترسی به منابع موردنیاز برای فناوری اطلاعات را سرعت می‌بخشد و بازدهی بخش IT را افزایش می‌دهد و درنهایت، به بهبود خلاقیت و نوآوری منجر می‌شود. تمامی این دستاوردها با ایجاد اتصال بین فناوری‌های سنّتی و تحولی فناوری اطلاعات ممکن می‌شود. به‌عنوان مثال، اتصال بین پلتفرم‌های سنّتی و موبایل یا سیستم‌های سازمانی و اَبری از قابلیت‌های سیستم‌های هیبریدی IT هستند.

۳. پیشرفت تحول دیجیتال با استفاده از تحلیل‌های پیش‌گویانه

امروزه، با افزایش راه‌های جمع‌آوری اطلاعات، همچون معرفی فناوری اینترنت اشیاء، حجم داده‌های درگردش در جهان روزبه‌روز بیشتر می‌شود. باوجوداین، داده‌ها زمانی ارزشمند می‌شوند که افراد و شرکت‌ها بتوانند بینش و چشم‌اندازی کاربردی از آن‌ها استخراج کنند. در چنین وضعیتی، کسب‌وکارهایی که اهمیت بیشتری به جمع‌آوری و تحلیل داده می‌دهند، در درک نیازهای تأمین‌نشده‌ی مشتریان و شناسایی حوزه‌های نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر و مدل‌های کسب‌وکاری جدید بخت بیشتری دارند.

قوت‌های استفاده‌ی بهینه از داده‌ها سرعت رشد کسب‌وکار به سطوح بالای رقابت را بیشتر می‌کند. همچنین، تحلیل‌های پیش‌گویانه برای مقیاس‌دهی به کسب‌وکار در موضوعات مختلف مفید خواهد بود؛ چراکه می‌توان داده‌های پراهمیت و نیازمند حفاظت را بهتر و زودتر کشف کرد. به‌علاوه، می‌توان فرایندهایی را شناسایی کرد که به افزایش سرعت یا بهبود روش نیازمند هستند.

 

۴. انتخاب اولویت در امنیت

حفظ مهم‌ترین دارایی‌های هر سازمان همچون اطلاعات اشخاص و اپلیکیشن‌ها و داده‌ها، به‌صورت طبیعی در هر بخش از کسب‌وکار اهمیت دارد. البته در فرایند تحول دیجیتال، باید اولویت را به‌صورت بهینه‌تر انتخاب کرد. به‌عنوان مثال، اگر سیستم‌های قبلی به‌خوبی ازلحاظ امنیت بررسی شده‌اند، در فرایند تحول و تغییرات جدید، به بررسی شدیدتر نیاز نخواهد بود. البته، کاملا واضح است هرگونه نفوذ به اطلاعات سازمانی، نتایج خطرناک خاص خود را دارد و باید به بهترین نحو از آن پیشگیری کرد.

در طولانی‌مدت، هزینه‌های دقت‌نکردن در بحث امنیت افزایش خواهد یافت. به‌عنوان مثال، شکایت‌های حقوقی مشتریان یا شریکان ممکن است خطری جدی برای آینده‌ی کسب‌وکار محسوب شود. به‌علاوه، برند کسب‌وکار و ارزش سهام نیز از نفوذهای ناگهانی خسارت می‌بینند.

باتوجه‌به تمامی مطالب گفته‌شده، تأییدشدن فناوری و مطمئن‌بودن سرویس‌های جدید بسیار مهم‌تر از جدید یا انقلابی بودن آن‌ها خواهد بود. سازمان‌هایی که به امنیت و مطمئن‌بودن فناوری‌ها دقت می‌کنند، قطعا بیش از دیگران خطر ازدست‌دادن اطلاعات و درنتیجه، اعتبار خود را کاهش می‌دهند.

شرکت‌ها با تمرکز بر ۴ حوزه‌ی گفته‌شده، می‌توانند اصول اولیه‌ی تحول دیجیتال را درک کنند. سپس، آن‌ها توانایی توسعه‌ی محیط کاری خود را از همان مرحله پیدا می‌کنند. توسعه ایجاد پایه‌های هسته‌‌ی تحول پیش از اجرای پروژه‌های تکمیلی را شامل می‌شود.

ادامه‌ی مسیر پس از طراحی استراتژی

تحول دیجیتال اغلب با تصمیم‌گیری حیاتی شروع می‌شود. این تصمیم‌گیری بین دو حالت توسعه‌ی امکانات از اول یا بهبود امکانات موجود انجام خواهد شد. در اکثر مواقع، شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذاری‌های کافی را قبلا روی بخش فناوری اطلاعات کرده‌اند که به‌نوعی به سوددهی رسیده است. شروع دوباره برای ایجاد تحول، بازدهی آن سرمایه‌گذاری‌ها را در خطر قرار می‌دهد و شاید خطر درآمدی را نیز افزایش دهد.

به‌هرحال، استراتژی جامعی که تمامی ۴ حوزه‌ی مذکور را پوشش دهد، رویکردی پیروزمندانه برای کسب‌وکارها می‌تواند باشد. این پیروزی به وضعیت و عمر کنونی سیستم‌های IT شرکت‌ها ارتباطی ندارد. درنهایت، شرکت‌ها با بهره‌گیری از سرمایه‌گذاری‌های کنونی و نیز یافتن بخش‌های نیازمند بهبود می‌توانند انعطاف‌پذیری بیشتر و خطر کمتر را به روند کاری خود اضافه کنند.